الیزابت نوئل نیومن در نظریه مارپیچ سکوت تلاش دارد تا نشان دهد چرا مردم در صورتی که فکر کنند در اقلیت قرار دارند تمایلی به بیان عقایدشان نخواهند داشت. نظریه مارپیچ سکوت به تشریح فشار فزایندهای میپردازد که به گمان مردمی که فکر میکنند در اقلیت هستند، برای پنهان کردن عقایدشان بر آنها وارد میشود.
این نظریه بر اساس سه فرضیه زیرطراحی شدهاست:
1) مردم از نوعی توانایی شبه آماری یا همان حس ششم برخوردارند که به آنها امکان میدهد افکار و عقاید حاکم بر فضای عمومی جامعه راحتی بدون مراجعه یه نتایج نظرسنجیها تشخیص دهند.
2) مردم از قرارگرفتن در انزوا بیم دارند و میدانند بیشتر چه نوع رفتارهایی ممکن است آنها را از نظر اجتماعی منزوی کند.
3) مردم عمدتاً به دلیل ترس از انزوای اجتماعی از ابراز آن دسته از افکار و عقایدشان که در اقلیت است، خودداری میکنند.
نوئل نیومن در کتابی که در سال 1984 منتشر کرد به بررسی افکار عمومی به عنوان نوعی ابزار برای کنترل جامعه پرداخت. انسانها تقریباً به صورت غریزی عقاید و نظرات پیرامون خود را مورد توجه قرار میدهند. سپس رفتاری را برمیگزینند که با گرایشها و رویکردهای غالب در جامعه هماهنگ باشد و قابلقبول جلوه کند.
هر چه شخص افکار و نظرات خود را به افکار و آرای غالب در جامعه نزدیکتر ببیند تمایل بیشتری به ابراز آزادانه و علنی نظراتش در ملأ عام نشان خواهد داد. اما اگر گرایشات عمومی تغییر پیدا کنند همین شخص نیز درمییابد که دیگر نظراتش از نظر جمع مطلوب نیست و در نتیجه تمایل کمتری به بیان علنی آنها خواهد داشت. هر چه فاصله بین افکار عمومی و نظرات شخصی انسان افزایش یابد به همان اندازه نیز تمایل او برای بیان عقایدش کاهش مییابد.
کاربردهای نظریه مارپیچ سکوت
پژوهشهای مربوط به تأثیرات رسانههای جمعی
- نظرسنجیهای آماری
- پژوهشهای مربوط به افکار عمومی
- چگونگی آگاهی مردم ازتغییر در افکار عمومی
نقاط قوت نظریه
- به خوبی مشخص میکند که چرا مردم در صورت قرار داشتن در گروه اقلیت تمایلی به ابراز عقیده نخواهند داشت.
- نشان میدهد چرا مردم از ابراز احساسات واقعی خود اجتناب میکنند و بدین ترتیب خطر انزوای اجتماعی را نمیپذیرند.
- به خوبی رابطه بین تأثیرات رسانههای جمعی و افکار عمومی را نشان میدهد.
- در واقع فرایندهایی که افکار عمومی را شکل میدهند جامعه را منسجم نگه میدارند. مارپیچهای سکوت تضادها و اختلافاتی را که جامعه را تهدید میکنند و راهحلی نیز برای رفع آنها پیدا نشدهاست، برطرف میکنند.
نقاط ضعف نظریه
- این نظریه نمیتواند مواردی را که نظرات مطرح در رسانههای جمعی با نظرات غالب در خارج از این رسانهها هماهنگی ندارد، توضیح دهد.
- آیا واقعاً انسانها خود میتوانند به صورت غریزی و بدون مراجعه به مدارک و شواهد، افکار عمومی را تشخیص دهند؟
- آیا واقعاً میتوانیم تشخیص دهیم که در کدام گروه جای داریم؟ اقلیت یا اکثریت؟ مردم اغلب به اشتباه تصور میکنند همه درست مانند آنها فکر میکنند.
- نظریه مارپیچ سکوت نسبت به تأثیر نافذ افکار و عقاید افراد متعهدی که آرا و عقایدشان در تضاد با افکارعمومی قرار دارد، قضاوت منصفانهای ندارد.